هفته گذشته شهرام کرمی مدیرکل هنرهای نمایشی در مصاحبه با یکی از رسانهها خبر از احتمال کاهش بودجه فعلی تئاتر در سال آینده داد و گفت: «احتمالا بودجه سال آینه تئاتر نسبت به امسال ۸ میلیارد کاهش داشته باشد و قطعا این کاهش بودجه بر فعالیتهای سال آینده تئاتر تأثیرگذار خواهد بود»، بودجهی که با همین میزانش هم برای اداره امورات تئاتر کفایت نکرده و همواره موردانتقاد مدیران ارشد تئاتری بوده و حال قرار است برای سال آینده هشت میلیارد تومان هم کاسته شود، اما بیتردید پاسخ به این پرسش که اگر کاهش این مبلغ قطعی و حتمی باشد چه راهکاری را مدیران مربوطه برای جبرانش به کار خواهند بست بسیار مهم و قابلتوجه خواهد بود.
البته که از ابعاد مختلف میتوان به این مهم پاسخ داد، اما برای روشنتر شدن موضوع به یک نکته نه چندان عیان شده اشاره کنیم و آن جولان چندساله برخی کانونهای قدرت و ثروت در حوزه هنرهای نمایشی است جریانهایی که با دارا بودن ثروتهای هنگفت و البته نامشخص در حوزه تئاتر نهتنها چراغ خاموش و پیوسته در حال پیمودن مسیرهای برنامهریزیشده توسط برخی عناصر خارج نشین آنهم علیه کشور و مردم میباشند بلکه با استناد به دارا بودن ثروت و طبعاً قدرتهای منشأ گرفته از همان ثروتها بسیاری از مدیران ارشد تئاتری و تصمیمگیریهای این حوزه را نیز جذب و همسوی خود کردند.
حال با آنچه بیان شد اجازه دهید برگردیم به موضوع اصلی و پرسش مطرحشده در ابتدای یادداشت که اساساً خبر کسری و کمبود هشتمیلیاردی بودجه فعلی بیش از همه کدام جریانها و افراد را خشنود و خوشحال کرده است؟ و اینکه چرا معدود رسانههایی که همواره وا اصفای دغدغمندی تئاتر سر میدهند در مقابل این کسری احتمالی بودجه واکنشی نشان نداده و اصطلاحاً در سکوت خبری فرورفتند؟ آیا این مدل رفتار را نمیتوان بخش مهمی از پازلی دانست که برای سال آینده هنرهای نمایشی توسط همان کانونهای قدرت و ثروت طراح و برنامهریزیشده برشمرد؟.
آیا نمیشد با پرداخت منطقی و بهدوراز احساسات و در تعامل با کمیسیون فرهنگی تا جای که امکان داشت چنین احتمالی را کم و کمتر کرد؟ اما همانطور که بیان شد سکوت خبری به وجود آمده آیا ما را به این ذهنیت نمیرساند که قرار بر حل موضوع نیست بلکه برنامه از این قرار است که سال آینده با استناد بر همین گفته مدیرکل هنرهای نمایشی بسیاری از مدیران میانه و منفعتطلب و پادوی کانونهای قدرت و ثروت پای اسپانسرهای غیرواقعی و سرمایهگذارهای شائبه برانگیز را به حوزه تئاتر بیشازپیش باز کنند، نمونه که شاید باخبر امروز یکی از رسانهها بهصورت رسمی کلید خورد و آن سالن دار شدند یک سرمایهگذار بود، سرمایهگذاری که در سال جاری یازده فیلم سینمایی را سرمایهگذاری کرده و حال بعد از تجربه حضور در یک نمایش پر حاشیه این بار در مقام یک سالن دار پای خود را در حوزه تئاتر محکم و عمیقتر کرده است و بیتردید نگارند این حضور را بیربط به مصاحبه هفته گذشته مدیرکل هنرهای نمایشی مبنی بر کسری و کمبود بودجه سال آینده تئاتر نداسته و همانطور که بیان شد این حضور و آن مصاحبه را بخش مهمی از پازلی که قرار است سال آینده تکمیل شود فهم میکند.
در اینکه شهرام کرمی مدیرکل هنرهای نمایشی جز هنرمندان خوشنام و متعهد به کشور است شکی نبود و نیست، اما آنچه مسلم است جریان خاصی در اداره کل هنرهای نمایشی چراغ خاموش در تکاپو هستند تا سال آینده با رمز «کمبود بودجه و جبران آن» به نوعی هدایت پشت پرده اداره کل را در دست گرفته و همچو در دوره مدیرت سابق اداره کل هنرهای نمایشی این ظرفیت مهم را سهوا یا عمدا در خدمت همان کانونهای قدرت و ثروت که مبدا و منشا شان در اتاقهای فکر خارج از کشور است قرار دهند و بیتردید در گام نخست بیان کمبود و کسری شدید بودجه و سپس حضور بیشازپیش سرمایهگذاران شائبه برانگیز در این حوزه است، نمونهی که امروز با حضور یک سرمایهگذار کاملاً شائبه برانگیز بر مسند ریاست یک سالن کلید خورد.
نمایندگان مجلس بهخصوص اعضای کمیسیون فرهنگی نسبت باید به افزایش بودجه فعلی اهتمام ویژهی از خود نشان داده و نهتنها مبلغی کسر نگردد که افزایش بودجه فعلی را هم شاهد باشیم.
بی تردید سال آینده از حیث مدیریت و سیاستگذاری در حوزه هنرهای نمایشی سال مهمی خواهد بود به طوری که دشمنان قسم خورده مردم و ملت با جیبها و کیفهای پر از پول و سرمایه عزم حضور جدی در این حوزه را کرده و امیدوارم با تعهد و تخصص شخص مدیرکل هنرهای نمایشی در آن مرکز و نهاد تصمیم گیر و البته با حضور نیروهای متعهد، این نقشه نقش بر آب شود.
ارسال نظر